1-1- بیان مسئله
بکار گیری فناوری اطلاعات به افزایش دانش و آگاهی های کارکنان و نیز غنی تر شدن محتوای مشاغل می انجامد. دانش کارکنان موجب تسلط حرفه ای آنها بر سازمان می شود و اگر جمله معروف "دانش، توانایی است" را بپذیریم، آنگاه می توانیم ادعا کنیم در سازمان هایی که فناوری اطلاعات حاکم می شود، کارکنان از قدرت و توانایی بیشتری برخوردارند.
بکار گیری فناوری اطلاعات و به طور خاص سیستم های اطلاعاتی به تسهیل کنترل و نظارت بر سازمان می انجامد و از این طریق حیطه نظارت مدیران، بر خلاف ساختار های سنتی که یک محدودیت به حساب می آمد می تواند گسترش یابد. گسترش حیطه نظارت، تعداد مدیران سطح میانی و کارشناسان را کاهش می دهد و از این طریق تعداد سطح مدیریتی در بخش های میانی سازمان تقلیل می یابد.
بیان مسئله
بحث رهبری و تأثیر آن بر اثر بخشی سازمان مدت مدیدی است که مورد بررسی و بحث صاحب نظران این رشته بوده است. به طوری که متخصصان رهبری راههای مختلفی را برای شناخت موضوع رهبری و ارتباط آن با اثر بخشی سازمان انتخاب کردهاند و تئوریهای متعددی را ارائه نمودهاند (هانر، 1997)
شروع مباحث علمی رهبری با تئوریهای شخصیتی بوده و سپس تئوریهای رفتاری و اقتضایی رهبری برای تشریح بیشتر موضوع بیان شده است (رابینز -1381) ولی درسالهای اخیر بویژه دهه 90 میلادی بار دیگر بحث تئوریهای شخصیتی را مورد توجه قرار دادهاند جدیدترین نظریات ارائه شده در مقالات رهبری حاکی از آن است که برای اینکه فرد بتواند رهبر مؤثری باشد، باید هوش عاطفی خاصی داشته و یا از تواناییهای هوش عاطفی بالاتری بر خوردار باشد (مایر و دیگران، 1999)
بیان مساله
در جهان امروز تفکر کارآفرینی و استفاده از آن در سازمانها امری اجتناب ناپذیر است. همانطور که تولد و مرگ سازمانها به بینش، بصیرت و توانایی موسسین بستگی دارد، رشد و بقای آنها نیز به عواملی نظیر توانایی، خلاقیت و نوآوری منابع انسانی آنها وابسته است. اگر برنامه ریزان، تصمیم گیرندگان و کارکنان سازمان کارآفرین باشند، فرصتهای اقتصادی را بهتر درک کرده و قادرند از منابع موجود به منظور نو آوری استفاده بیشتری نمایند.
بیان مساله
یادگیری یکی از شگفت انگیز ترین خصوصیات بشر است. دانش، یاددهی و یادگیری از موضوعاتی است که همواره مورد توجه اندیشمندان و پژوهشگران و حتی رهبران اجتماعی و دینی بوده است. خداوند متعال حیات فردی و اجتماعی را آگاهی و شناخت قرار داده است و در قرآن کریم می فرماید «از آنچه بدان علم و آگاهی نداری پیروی مکن زیرا گوش، چشم و قلب تو مسئولند» (سوره ی اسرا،آیه ی 36). یادگیری پیش شرط اساسی برای هرگونه تغییر در عملکرد و در کار است. افراد از طریق یادگیری ظرفیت خود را برای ساختن، گسترش میدهند و میتوانند در فرآیند خلاق زندگی سهیم باشند. آنگونه که فرهنگ لغات انگلیسی آکسفورد بیان میدارد :«یادگیری عبارت است از تحصیل دانش یا مهارت در زمینهی خاص» (دعائی،1377، ص 133). روانشناسان یادگیری را عبارت از تغییرات نسبتا پایداری که در رفتار بالقوهی فرد بر تجربه حاصل میشود، میدانند. تغییر و تحولات پرشتاب، رشد سازمانی و تبدیل شدن سازمانها به سازمانهای ارگانیک و منعطف باعث شده است که نیاز به یادگیری و آموزش به عنوان راهی مطمئن در جهت بهبود عملکرد و حل مشکلات سازمانی مد نظر باشد. گرانتهام (1993) اظهار می دارد که یادگیری، سازمانها را قادر میسازد که سریعتر و موثرتر در مقابل محیط پویا عکس العمل نشان دهند (سبحانی و همکاران، 1385، ص53). لذا همان طور.....
بیان مسئله
لزوم توجه به عملكردشركت ها، سازمان ها و شناسایی عوامل تأثيرگذار، مسأله اي كه ذهن اكثريت مديران ارشد را به خود جلب كرده است. سازمان ها و عملکرد آنها همواره تحت تأثير عوامل مختلفی است. این عوامل را می توان به دو دسته عوامل بیرون سازمانی و درون سازمانی تقسیم کرد. عوامل بیرونی، سازمان ها، بزرگ یا کوچک با روش سنتی مدیران را با چالش جدی مواجه کرده را و آنها را مجبور به تغییر در روش های سنتی نموده است. مدیریت صحیح و اثر بخش هر سیستم و دستیابی به اهداف و نتایج مورد نظر در گرو شناخت دقیق و درک عمیق از نحوه ی عملکرد سیستم و توان کنترل و هدایت آن می باشد. عملکرد سازمان ترکیب گسترده ای هم از دریافتی های غیر ملموس همچون دانش سازمانی و هم دریافتی های عینی و ملموس همچون نتایج اقتصادی و مالی هست (علامه و مقدمی،1387). عملکرد سازمان عبارتست از نتایج حاصل از مجموعه تلاش سازمان. آرمسترانگ عملکرد را یک استراتژی می داند که مبتنی است بر تجزیه و تحلیل عوامل اساسی موفقیت و سطوح عملکرد حاصله بر پایه ی آن عوامل (بزازی جزایری، 1387). تغییرات عملکرد سازمانی باید در تمامی سطوح سازمان مد نظر قرار گیرند و اهداف فردی و گروهی در سازمان در راستای اهداف سازمانی قرار گیرند.....
بیان مساله
فرایند ارتباطات یكی از فرایندهای مهمی است كه بر روی اثر بخشی سازمانها و موفقیت مدیر نقشی اساسی ایفا می كند. تحقیق وبررسی در محیط سازمانها و حیات كاری نشان می دهد كه بطور متوسط مدیران سطوح مختلف بین 75% تا 95% از اوقات خود را صرف ارتباطات و پیام رسانی می كنند.
مكالمات تلفنی، جلسات، بررسی گزارشها، دادن دستور و تعلیمات، نوشتن نامه، بررسی اطلاعات فاكس و تلكس، و فعالیتهایی از این قبیل مثالهایی بر فرایند ارتباطات می باشد. سیستم گردش خون در اعضای بدن چه نقش مهمی را ایفا می كند، ارتباطات نیز در سازمانها همان نقش را ایفا می كند (امیر كبیری،1377).
1-1- بیان مسئله
ضرورت حاکم شدن اخلاق در محیط های کاری امر دلخواه و پسندیده ای است که مورد وفاق همگانی است. مدیریت در هر سازمان از اعضای خود می خواهد به شیوه ای صحیح ، مناسب و عادلانه عمل كنند تا در مسیر عملكرد سازمان به اكثریت جامعه آسیبی وارد نشود (هس مر1389، 177) شیوه عمل اخلاقی مبتنی است بر معیارهائی كه از كاركنان در هر سازمان انتظار دارد به هنگام رویاروئی با هر وضعیت خاص مطابق با یك شیوه اخلاقی مشخص در برابر آن رویداد رفتار كنند. (همان، ص 179) تصمیم گیری یکی از ارکان مهم و مطرح در حوزه مدیریت است و مشی اخلاقی رهبران سازمان در تصمیم گیری آنان آشکار می شود. هویت اصلی رهبری در نفوذ و تاثیری است که بر اعضای سازمان دارد و رهبران اخلاقی با تمرکز بر اصول اخلاقی چون عدالت، انصاف و بی طرفی به صورتی روشمند بر پیروان خود در سازمان اثر می گذارند. علم اخلاق به معنی به کارگیری ارزشهای محوری در روابط بین فردی است. این علم شاخه ای از فلسفه است که با ارزش های مرتبط با رفتار بشر سروکار دارد، به درست یا غلط بودن اعمال و خوبی یا بدی نیات و نتایج اعمال انسان می پردازد.
1-1- بیان مسأله
در دهه اخیر، توجه بسیاری به عدالت سازمانی بعنوان یک ساختار مهم و یك زمینه تحقیقی قابل توجه در روانشناسی صنعتی/ سازمانی معطوف شده است. عدالت سازمانی به رفتار منصفانه و اخلاقی افراد درون یک سازمان اشاره می كند. عدالت سازمانی مهم است، زیرا با فرایندهای سازمانی مهم مانند تعهد، رفتاراخلاقی، رضایت شغلی و عملكرد مرتبط است. رفتار منصفانه چیزی است كه كاركنان زمان و توانایی های خود را در یک سازمان سرمایه گذاری می كنند، انتظار دارند. انتظارات كاركنان، نگرانی زیادی را برای مديران سازمان به همراه دارد. بنابراین بسیار عالی است كه عدالت سازمانی در رفتارهای مديران و كاركنان منعكس شود، رفتارهایی كه سطوح عدالت درک شده توسط كاركنان را افزایش می دهد.
1-1- بیان مسئله
بسیاری از نخبگان علم مدیریت، دنیای كنونی را دنیایی در حال تغییر با شدتی غیرقابل تصور دانستهاند كه این امر موجب میشود مدیران نیاز شدیدی در ارتباط با تواناییهای لازم برای هماهنگی با این تغییرات را در خود احساس كنند (14). مارتینز و بلانچ (2003) موفقیت سازمانهای امروزی را به نسبت زیاد متكی بر خلاقیت، نوآوری، كشف و اختراع میدانند. با توجه به نیازهای موجود، سازمانها جهت ادامهی حیات، به سوی تغییر در رفتار افراد و همچنین تغییرات كارامد در سازمانها تشویق میشوند، كه به نظر میرسد انجام این تغییرات به شكل پیدایش افكار نو و مفید به سرعت در حال افزایش است (مارتینز، 2003). بسیاری از صاحبنظران بر این باورند كه اگر قرار است در یك سازمان تغییرات مؤثر و پایدار به وجود آید، فرهنگ آن سازمان باید دستخوش تغییر شود. محققینی چون احمد (1998)، مارتل (1989)، فیزی (1993) و رابینز (1996) بر اهمیت فرهنگ سازمانی در ایجاد چارچوب آموزشی كه در آن خلاقیت و نوآوری به عنوان متغیری اساسی پذیرفته شود، تأكید دارند. جانسون (1996)، پینار (1997)، تسلاك (1997) و تاشمن (1997) بر این باورند كه فرهنگ هر سازمان ممكن است به عنوان عاملی در میزان خلاقیت و نوآوری موجود در سازمان مشاركت داشته باشد (مارتینز، 2003).
بیان مساله
امروزه با افزایش تعداد سازمانها در جوامع بشری یکی از مسائلی که مدیران اجرائی هرموسسه ای را به شدت به خود مشغول کرده است مساله رضایت شغلی کارکنان است. با توجه به اینکه این مساله از مولفه های مهم وتاثیرگذار درتمام موسسات و سازمانها محسوب می شود پرداختن به این مهم و بالا رفتن میزان رضایت شغلی سبب افزایش کارآیی وبهره وری و در نتیجه موفقیت سازمان در تمام سطوح می گردد. رضایت شغلی تابعی است از سازگاری انتظارات سازمانی با نیازهای سرشت کلی فرد (هرسی و بلانچارد ،1981 ). در تعریفی دیگر می توان گفت رضایت شغلی یک نوع برداشت ذهنی است که فرد نسبت به شغل خود دارد و در حقیقت انجام یک نوع رفتار سازمانی است (ویکتوروروم ،1993).